ساختن و سوختن یا نساختن و سوختن؟

به گزارش مجله جاودان، با تحسین صحت و دقت در نمایش واقعیت بی کم و کاست از زندگی شهید شهریاری، اما نمیتوان ضعف های درام و کم بهره بودن از جذابیت های داستانی را نادیده گرفت.

ساختن و سوختن یا نساختن و سوختن؟

گروه فرهنگ و هنر خبرنگاران- فروغ زال؛ نسازید بهتر است، یکبار دیگر قهرمان را کشتید، او یک انسان است قرار نیست فرشته باشد، از حرف هایی هستند که پس از پخش هر فیلم با موضوع زندگی اسطور ها بار ها شنیده می شوند. این بار پخش سریال صبح آخرین روز بهانه ای برای شنیدن این جملات از منتقدین و برخی مخاطبین شد. سریالی که با موضوع زندگی دانشمند شهید دکتر مجید شهریاری در صدا وسیمای مرکز زنجان با همکاری شبکه دو به کارگردانی حسین تبریزی فراوری شده است.

صبح آخرین روز روایتی است حقیقی از روز ترور شهید مجید شهریاری که با فلش بک هایی زندگی او از کودکی تا بزرگسالی را به تصویر می کشد. استفاده از بازیگران خوب بومی استانی در کنار بازیگران کشوری و بعلاوه تیم تحقیق و اسناد قوی در راویت خاطرات و ارتباط دریافت با نزدیکان و خانواده شهید شهریاری، امتیازاتی بود که این سریال از آن ها بهره مند شده است.

امانتداری سازندگان سریال صبح آخرین روز به وقایع زندگی شهید شهریاری باعث شده تا باورپذیری مخاطب از شخصیت یک قهرمان ملی بالا برود. اقتباس این سریال از کتاب شهریار سرزمین من هم تاکیدی بر اهمیت و دقت به پژوهش های پیش از نگارش فیلمنامه دارد.

با تحسین صحت و دقت در نمایش واقعیت بی کم و کاست از زندگی شهید شهریاری، اما نمیتوان ضعف های درام و کم بهره بودن از مجذوب نمایندهیت های داستانی را نادیده گرفت. به تصویر کشیدن زندگی قهرمانان ملی اگر چه به حساسیت و ظرافت دو چندانی در نقل روایت ها وابسته است، اما غفلت از مجذوب نمایندهیت در نقل وقایع و حوادث و هم ضعف دراماتیک کردن داستان به تنهایی می تواند زحمات آن روایت صادقانه را باطل کند.

فلش بک های فراوان در روایت داستان و گیج شدن مخاطب، پرداخت-های خارج از حوصله و بازنمایی مستند گونه بدون مجذوب نمایندهیت های داستانی و فنی از ضعف های قابل تاملیست که قوت و کیفیت سریال صبح آخرین روز را خدشه دار نموده است. صبح آخرین روز که کوشش گروه فیلم و سریال صداوسیمای مرکز زنجان است، می توانست سریالی با داستان پردازی های بازار پسند باشد و نه درباره قهرمانی ملی که برخواسته از همان خطه است.

پرداخت به این دست سوژه ها با وجود نقد های وارده باز هم در جای خود قابل ستایش است. کاری که برعهده هنرمندان هر استانیست تا تمام ظرفیت های خود را در خدمت معرفی مفاخر و قهرمانانشان به کار گیرند. این سریال توانست با روایت زندگی شهید مجید شهریاری تصویری صادقانه از مردم و آداب و بوم فرهنگ استان زنجان را همبه نگاه مخاطبان تلویزیون ملی هدیه کند.

فراوری فیلم با موضوع قهرمان های ملی همیشه با محدودیت های روایی و ساخت کشمکش های مجذوب نماینده داستانی روبرو بوده. در کنار این محدودیت ها، اما حساسیت های فراوری و تایید کیفیت اثری درخور شخصیت محوری فیلم هم از موانع و تردید¬های سازندگان به فراوری چنین آثاری است.

توجه و حساسیت به مقوله کیفیت و مجذوب نمایندهیت و حرفه ای به تصویر کشیدن قهرمانان اگر چه نسبت به فیلم هایی با موضوعات دیگر مهم تر است، اما این ترس و تهدید و گاهی تمسخر نباید مانع از فراوری چنین آثاری گردد. راضی شدن به فراوری یک اثر و یا قانع شدن به تنها یک کار با کیفیت، آسیب دیگری است که فراوری اینگونه فیلم ها را تحت تاثیر قرار داده است و این نگاه، مانع بزرگی در پرداختن به زندگی قهرمان هاست.

ابعاد شخصیتی و گستردگی برهه های مهم زندگی هر اسطوره، زاویه نگاه ها و پرداخت های متفاوتی را احتیاج دارد و از طرفی طیف متفاوت ذائقه مخاطبان هم می طلبد تا به فراوری یک اثر از یک زاویه و در یک سطح کیفیت بسنده نگردد. گاه احتیاج است با قصه پردازی از خود زندگی و گاه اشاره پررنگ تر به خدمات وگاهی هم با تاکید بر خواستگاه های بومی و فرهنگی و تربیتی به یک شخصیت نگاه گردد.

شاید فراوری اثری با کیفیت و قابل قبول از زندگی یک قهرمان، رضایت مطلوبی را به ارمغان آورد، اما وقتی می¬توانیم بگوییم با فراوری آن اثر به شخصیت محوری آسیبی نرسیده که مطمئن شویم تعداد فراوریات راجع به آن قهرمان و اسطوره آنقدر زیاد است که با جمع همه آن ها در کنار هم بتوانیم دقایقی در خور شان و ابعاد وجودی آن قهرمان را مشاهده کنیم. آن چیزی که وسواس و حتی تخریب آثار فراوریی پیرامون زندگی قهرمانان را بیش از هر چیز زیاد می نماید این است که یک اثر برایمان کافیست و این آخرین کاریست که قرار است برای این موضوع ساخته گردد.

گویا اگر یک فیلم چه قوی و چه ضعیف فراوری گردد، راه را بر ساخت آثار دیگر با این موضوع سد می نماید. این بیم یا انحصار یا قناعت یا هرچه که نامش را بگذاریم روزی باید کنار گذاشته گردد؛ خیلی زودتر از آنکه افتخاراتمان به فراموشی و یا تحریف سپرده گردد. سریال صبح آخرین روز کوششی برای به تصویر کشیدن زندگی قهرمان ملی و پر افتخار ایران، شهید مجید شهریاری با تمرکزی مستند گونه بود. این سریال می تواند انگیزه ای برای فراوری فیلم و سریال و کتاب و مستندو دیگر آثار فرهنگی باشد تا شاید هر کدام به وسع و کوشش خودشان بتوانند گوشه ای از ابعاد گسترده شخصیت و زندگی این اسطوره را روایت نمایند.

منبع: خبرگزاری دانشجو
انتشار: 24 تیر 1400 بروزرسانی: 24 تیر 1400 گردآورنده: javedandld.ir شناسه مطلب: 1729

به "ساختن و سوختن یا نساختن و سوختن؟" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "ساختن و سوختن یا نساختن و سوختن؟"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید