از موش و گربه بازی دستفروشان با ماموران مترو تا کوشش برای تامین معیشت - مجله جاودان

به گزارش خبرنگاران، صبح امروز جمعی از دستفروشان با حضور در ایستگاه مترو امام خمینی(ره) به بیان دغدغه های خود با حضور معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران و همچنین جمعی از مدیران معاونت حمل و نقل پرداختند. در ابتدای این نشست قرار شد در نیم ساعت ابتدایی جلسه دستفروشانی که از ضبط تصویرشان توسط دوربین های خبری ناراضی نیستند صحبت نموده و بعد از آن دستفروشان دیگر صحبت نمایند که در ابتدا یک دستفروش با بیان اینکه دستفروشی که بخواهد به تندی صحبت کند از ما نیست، گفت: همه ما می دانیم که باید سرمان پایین باشد و کار کنیم.

وی با بیان اینکه شما مسئولان دغدغه مردم را دارید و ما هم دغدغه مردم را داریم اضافه نمود: البته دستفروشان دیگر معتقدند که این جلسه فایده ندارد و به ضرر ما است؛ من در اوج جوانی به جای آنکه به دنبال خوشی و تفریح باشد باید بیایم اینجا و با مردم بحث کنم. اینکه می گویید اکثر دستفروشان از قشر پایین جامعه هستند، درست نیست، چرا که من لیسانس دارم و دستفروشی را می شناسم که مدرک دکتری دارد اما همه ما خانواده داریم و مجبور هستیم کار کنیم.

وی با بیان اینکه من ماهیانه 400 هزار تومان کرایه می دهم اظهار کرد: مطمئن باشید ما مجبور به دستفروشی هستیم و از سر خوشی این کار را نمی کنیم و بدانید که من دانشجو هستم و از عید تا حالا خانواده ام را ندیده ام و همکاری دارم که از شهرستان آمده و بچه اش را ماه هاست که ندیده وبین خط ها فرار می کنیم تا شاید بتوانیم روزی 100 تا 200 هزار تومان درآمد داشته باشیم و بدانید که اگر بخواهید دستفروشی را جمع کنید، قطعا به قشری آسیب می رسانید.

یک دستفروش زن نیز با بیان اینکه بچه معلول دارم، گفت: دو بچه دارم و شوهرم بیکار است و باید بین خط ها فرار کنیم تا اجناسمان را از ما نگیرند و چندی پیش که خوراکی هایی را که می فروختم از من گرفتند سه روز بعد تحویل دادند و وقتی دیدم آنها خراب شده اند آنها را روی خط رها کردم و به اعتراض رفتم.

وی با بیان اینکه بهزیستی ویلچر به بچه من نمی دهد و با ماهی 53 هزار تومان که می دهد چکار کنم؟ اظهار کرد: متاسفانه بعضی از ماموران مترو با زنان با بی ادبی رفتار می نمایند و به ما فحش می دهند.

به گزارش خبرنگاران، یک دستفروش دیگر که بنا به گفته خود دارای مدرک فوق لیسانس بود گفت: تولیدی مانتو داشتم اما ورشکست شدم و 220 میلیون چک دست مردم دارم و از 6 صبح تا 10 شب برای پاس کردن چک ها کار می کنم اما چند هفته پیش یک میلیون تومان از اجناس من را گرفتند و چمدانی را که 650 هزار تومان خریده بودم را چاقو زدند و الان سوال من اینجاست که بارهای من کو؟ و چرا وقتی ماموران شهرداری اجناس را ضبط می نمایند تعدادشان موقع تحویل کم می گردد؟.

یک دستفروش زن دیگر با بیان اینکه شوهرم سکته نموده و مجبور به فعالیت هستم گفت: متاسفانه مامورهای مترو بدترین توهین ها را به ما می نمایند و حتی برای استراحت جایی نداریم. من سرپرست خانوار هستم و با 55 سال سن به جای اینکه بنشینم در خانه و به امورات رسیدگی کنم مجبور هستم در مترو دستفروشی کنم و برای دو زندانی ام و فرزندانم که در خانه هستند پول ببرم، اما برایم جای سوال است که آیا فقط دستفروشی معضل جامعه است و مردم معضل دیگری ندارند؟.

یک دستفروش مرد نیز با بیان اینکه دو روز و دو شب در بازداشتگاه در کنار سارقان و مجرمان دیگر بودم گفت: تنها جرم من دستفروشی بود و این درست نیست.

وی با بیان اینکه متاسفانه موضوع برخورد ماموران مترو و پلیس با دستفروشان شبیه موش و گربه بازی است ادامه داد: من طلبه هستم و 600 هزار تومان اجاره می دهم اما ماموران مترو با ما برخورد می نمایند.

یک دستفروش زن دیگر با بیان اینکه بهزیستی ماهیانه 100 هزار تومان به معلول من می دهد اما من ماهی 600 هزار تومان پوشک می خرم گفت: 66 سال سن دارم و از ورامین می آیم، اما اجناس ما را می گیرند و وقتی اعتراض می کنیم می گویند برو بیرون از مترو سارقی کن و بارها اجناس من را گرفتند در حالیکه اجناسم را به صورت قسطی می خریدم.

یک دستفروش زن دیگر با بیان اینکه همین امروز پیش از شروع جلسه پایین (روی سکو) مامور مترو به ما گفت که حرف نزنید وگرنه جنس هایتان را می گیریم، ادامه داد: ما نه سارق و نه قاتل هستیم و قبول داریم که ممکن است مسافرها اذیت شوند اما این به دلیل سیاست های خود مسئولان مترو است، چرا که دستفروشی را تنها در چند ایستگاه محدود نموده اند.

یک دستفروش زن دیگر با بیان اینکه 66 سال دارم و به دلیل تامین مخارج داروهای سرطانم دستفروشی می کنم گفت: ما از روی خوشی دستفروش نشده ایم و دستفروشی آخر راه ما است و چرا به ما توهین می نمایند.

یک دستفروش مرد نیز با بیان اینکه از سال 89 تا کنون در مترو دستفروشی می کنم اما چندی پیش به جرم دستفروشی مرا بازداشت نموده و دو روز در بازداشتگاه بودم تا پدرم از کرج بیاید و آزادم کند، گفت: ما نه بی شخصیت و نه بی خانواده هستیم بلکه مجبور به انجام این کار هستیم.

یک کودک دستفروش نیز با بیان اینکه لوبیا می فروشم گفت: 8000 تومان لوبیاها را می خریم و به قیمت 10 هزار تومان آن را می فروشیم و برای سود 2000 تومانی مجبور هستیم حرف ها و توهین ها را بشنویم.

به گزارش خبرنگاران، تعدادی دیگر از دستفروشان نیز به بیان نظرات خود پرداخته و در نهایت مسئولان شهرداری پس از استماع نظرات دستفروشان با تاکید بر اینکه این جلسه یک جلسه هم اندیشی و گفت وگوی صمیمی بود و قرار نیست در این جلسه تصمیمی گرفته گردد، جلسه سرانجام یافت.